تلگراف: آمریکا در حال واگذاری نفوذ خود در خاومیانه به چین است



روزنامه تلگراف در یادداشتی درباره نفوذ رو به افول آمریکا در منطقه نوشت: پیش پا افتاده‌ترین استدلالی که علیه درگیر بودن آمریکا در خاورمیانه وجود دارد، این است که به ما ارتباطی ندارد. به ما گفته می‌شود که غرب، باید به کشورهای منطقه اجازه دهد که به صلاح‌دید خودشان مسائل را حل‌وفصل کنند. متاسفانه، شاهد پیامدهای این رویکرد هستیم که بی‌درنگ، بروز یافته و خوب هم نیستند.

آمریکا حالا در چند جبهه در حال شکست خوردن است؛ کشورهایی مانند امارات متحده عربی و عربستان سعودی در حال ازسرگیری روابط با ایران، کشوری با شعار «مرگ بر آمریکا» و همچنین توسعه مناسباتشان با چین، به‌عنوان جدی‌ترین رقیب آمریکا هستند.

روزنامه انگلیسی مدعی شد آمریکا با پیش‌کشیدن توافق هسته‌ای ایران جایگاه خود را در نزد کشورهای حاشیه خلیج فارس از دست داد که خالی کردن پشت امارات متحده عربی بر خلاف میل متحدان خود تلقی شد. سپس خروج فاجعه‌بار و بی‌تدبیر از افغانستان پیش آمد که آمریکا اگر در راستای منافعش نباشد، دیگر در اقدامات برون‌مرزی در کنار متحدانش نخواهد ایستاد. بیش از دو-سوم نسل جوان عرب در منطقه حالا ترکیه و چین را متحدی به تقریبا به همان اندازه قدرتمند برای منطقه می‌دانند.

تلگراف نوشت: نبود ثبات در منطقه عادی است و یک استثنا محسوب نمی‌شود. از زمان سقوط امپراطوری عثمانی، خاورمیانه برای کمک به برقراری ثبات داخلی به بازیگران خارجی قدرت روی آورده است. حالا، چین در حال جای گرفتن در خاورمیانه است. ما به نقطه‌ای رسیده‌ایم که کسی نمی‌داند در نهایت، کدام یک، چین یا آمریکا به بالاترین جایگاه خواهد رسید. اگر تمامی عوامل برابر باشند، طبیعی است که انسجام و ثبات در اولویت قرار خواهد گرفت و این  چیزی است که چین می‌تواند آن را فراهم کند.

برخی مدعی هستند که کشورهای خلیج فارس زیاده‌خواهی می‌کنند. در حالی که در واقع، انگیزه روابط ما با آن‌ها منفعتی است که منابع طبیعی‌شان برای منافع اقتصادی آمریکا دارد اما وقتی آمریکا در حال حاضر در زمینه انرژی مستقل است، چرا باید از آن‌ها حفاظت کنیم در حالی که ارزش‌هایشان با ما مشترک نیست. وقتی چاه نفت خشک شود و دیگر به آن‌ها نیازی نداشته باشیم، خود را عقب می‌کشیم. روز به روز، افراد بیشتری در خاورمیانه به این پی می‌برند که آمریکا مستعد این است که در بهترین حالت، دوست ایام خوشی بی‌نیازی و در بدترین حالت، دوستی فریب‌کار باشد.

باید تصمیم بگیریم که آیا می‌خواهیم روسیه و چین دسترسی بی‌قید و شرطی به ثروت‌ها و منابع غنی‌ترین منطقه نفتی در جهان داشته باشند یا نه. اتحاد آمریکا با کشورهای حاشیه خلیج فارس، اتحادی است که ارزش حفظ کردن دارد. ممکن است درباره همه‌چیز اتفاق نظر نداشته باشیم اما نمی‌توانیم خود را فریب بدهیم که کاستن از نزدیکی روابطی که هنوز به نفع غرب است، سودمند است. ممکن است الگوی آمریکایی نظم جهانی بی‌نقص نباشد اما عظمت آن مطلوب‌تر از الگوی چینی است.

در بخش پایانی این یادداشت مطرح شد: وقتی آمریکا حمایتش از جایی را متوقف می‌کند، تقریبا هیچ گاه پیش نمی‌آید که این خلأ پر نشود، به ویژه وقتی که بازیگرانی در انتظار دیده‌شدن، صبورانه در کمین باشند. با واگذار کردن عرصه به دشمنان خارجی، رقبای قدرتمند این شکاف‌ها را پر می‌کنند و این تغییر تهدیدآمیزی در جهت بدتر شدن براش کشورهای در حال توسعه است که روی حمایت ما حساب کرده بودند. آمریکا باید در قبال این چالش سینه سپر کند و جایگاه خود را به عنوان رهبر جهان آزاد باز پس گیرد.

311311